سراسر عشق

کلبه مهربانی ومحبت اشعار حرف دل

سراسر عشق

کلبه مهربانی ومحبت اشعار حرف دل

در انتظار باران

هر بار که در هوای ابری قدم بر می دارم

ترسم از صاعقهای است که در کمین است

سیاهی اسمان وصدای صاعقه چنان حراسی در دلم می اندازد

که گویی لحضه برخورد نزدیک است

در این لحظه صدای نفسهایم از قدمهایم تندتر میشود

می توانستم از پشت پنجره در انتظار باران بمانم

اما هر بار این کار را کردم نفهمیدم چگونه خوابم برد

وفقط اثرات عبورش را دیدم

دیگر نمی توانم دوریش را تحمل کنم

حتی اگر این پایان راهم باشد باز هم خواهم ماند

دلگیرم از ..

دلگیرم از باد که پیغامم را به خاک سپرد

       دلگیرم از باران که اب پاکی روی دستانم ریخت

              دلگیرم از ابر که یک لحضه به فرمانم نبود

                   دلگیرم از دنیا که دنیای نامردی و نا امنیست

                        دلگیرم از .دلگیرم از خودم  شایدنباید پیغامم را به باد می سپردم


چشمه ضلال

یه چشمه ضلال یه جای دور      یه ساکن همیشگی که بود  سیر اب از عشق او

یه ماهیه کوچولو اومد اومد از دریا   رسید به پای چشمه   گفتش به او:

منم ساکن دریا اون ابی بی کران

ساکن چشمه به هوای دریا چشمه رو گذاشت  و رفت

به خیالش دریا سیر ابش می کرد  حالا این ساکن چشمه شده اسیر دریا.؟

(اگه می خوای ساکن دریا بشی باید ماهیه دریا بشی  اگه به دریا برسی و نتونی ماهی دریا بشی کم کم شوری دریا کورت میکنه ودیگه نمی تونی  چشمه رو پیدا کنی و عاقبت غرق دریا میشی )

همیشه سعی کن تو هر کاری غرق دنیا نشی فقط باید توش شنا کنی تا بتونی دوباره به ضلال حق برسی

بارون

خیلی وقته که دیگه هوا بارونی نمی شه  شبا تاریکیه مطلق .مهتابی نمیشه

همه بارون و میخوان اما نه برای دیگرون  هر کی فقط برای خودش می خواد

می ترسم یه روزی برسه که روزا هم افتابی نشه

خورشیدم دل بکنه از هر چی ادمه روی زمینه


دل ودریا

غروب خورشید             کنار دریا                 روی شن های خیس ساحل

نمی توانم نظاره گرغروبت باشم       به اب خواهم زد

باقایقی شکسته             با پاروی دستانم          به تو خواهم رسید

خواسته هایم

خواستم فراموشت کنم همانطور که و کردی 

خواستم چهره از تو بر گیرم همانطور که تو کردی 

خواستم اسمانت را با زمینت عوض کنم همانطور که تو کردی 

چه کنم دلم بر خواسته هایم نیست 

این دل همه در گرو خواسته های دیگری ست

انعکاس

در این عصر یخی هر چه فریاد زدم  پاسخی ندادی

گویی که تمام وجدت کوهی شد در برابرم

تنها صدایی که گوشم را پر میکندانعکاس صدایم در برابر توست

کاش صدایم را با صدایت می شنیدم

یا که با سیل بهمنت در زیر پایت  می ارمیدم

زندگی+عشق

ظندگی+ اشغ .زندگی+عشق

کاش واقعا کاش فقط تو املا اشتباه می کردیم

اما تو معنی ومفهوم کلمه.

نه اشتباه میکردیم و

ونه فرامووووووووووش