عشق زن مثل زمین وعشق مرد مثل بارونه
اگه بارون محبتت رو به زمین بدی
جای هر قطره بارون صد ها گل در میاد
اگه بارون نباشه چیزی جز کویر عایدت نمیشه
اگه گلستان می خوای اولین قطره بارون رو رها کن
اگه حرف دل من اشک بود لبخند با توست
اگه حرف دل من درد بود درمان با توست
اگه حرف دل من باد بود کوه با توست
اگه حرف دل من دل نبود دل با توست
همه میگن بدترین درد درد عشقه
بنظر من بد ترین درد درد بی عشقی
بدترین درد اونه که عشق و نفهمه
چون عشق دردت رو از بین می بره
تنها چیزی که دردت رو زیاد میکنه
اینه که کسی عشقت رو نفهمه
از هرکه پرسیدم عشق چیست
لبخندی زدو گفت:بچه بازیست شور جوانیست اخرش هم پشیمانیست
روز شب دائم بنالی ای کاش
عاشق نمی گشتم به چشماش
تا نگردی خود عاشق به یاری
نفهمی درد عاشقی و خماری
اما که مدتی در عشق سپر کردم مدام چشمان خود تر کردم
بنالم هردم دادو فغان که چرا دیر گشتم عاشق به یاران